محل تبلیغات شما



الان ک دارم به اون روزا  فکر  میکنم وای ک چه زندگی قشنگی بود هر چند اینجا مجازی بود ولی جزئی از زندگی بود.

چقدر خوب  راحت  اروم  بی درد سر  با بچه ها آشنا میشدیم و بعد چند روز آشنایی حس میکردیم ک عمری با هم رفیقیم.

به وبلاگ تمام بچه ها سر زدم .نظر گذاشتم .

تکا توک بودن کسایی ک از ۹۲ به بعد هم داخل وبشون فعالیت کردن ولی اونا هم دیگه وب نمیان.

چند نفری فقط اومدن نظر گذاشتن 

خشایار.

نازنین.

نادیا.

رسول مرام.

شاهین.

فقط اینا بودن ک پیدام کردن یا پیداشون کردم.

 

مژی  تو کجایی؟کجایی؟کجایی؟

 

دلتنگ اون روزام بدجور.

کاش تکرار بشه.

 


یادمه بلد نبودم وبلاگ بسازم 

این وبلاگو رها واسم درست کرد.

اسمشم گذاشت ژیگول 

رها دلم برات تنگ شده هرجا هستی سالم و سرحال باشی ابجی گلم.

مژی ❤

شادی


﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏
❇️دختر :عشقم عشقم من اومــدم
✴️پسر:کــجا بودی؟؟
❇️دختر :دوستم با عشقش قرار داشت رفتــه بودم پیشش تا تنــها نباشه
✴️پسر:مگه من بهـــت نگفـته بودم با دوســتات نری قرار
❇️دختر : آره ولی اون ول نمیــکرد میگفت باید بیای
✴️پسر:مگه نمی دونســتی من ناراحــت میشــم اگه بری
❇️دختر : خب چیکار کنم توأم همــش گیر میــدی
✴️پسر:به من چرا نگفــتی؟
❇️دختر : چون می ترسیـــدم نزاری برم بعدشم دوستم باهام قهر کنه
✴️پسر:دیـروز یادت رفت چقدر التمــاس می کردم
❇️دختر : وا چه التمــاسی؟؟؟
✴️پسر:بهت گفــتم دلــم برات تنگ شده می خوام ببینــمت
❇️دختر : ای وای راست میگــی اصلا هواسم نبود
✴️پسر :صبح اومــدم نشستم جلو درتون فقط دوس داشتـــم از دور هم شــده فقط یه لحظه نگات کنــم
❇️دختر : امرووززز؟؟
✴️پسر:پسره خیلی خوشگــل بود خیلی بهش حـــسودیم شد
❇️دختر : کـــدوم پسره؟چی میگی؟؟
✴️پسر:همونی ک اومد جـلو درتون سـوار ماشینـــش شدی
❇️دختر : دیــوونه اون عشـــق دوســتم بود چون خونــه‌ی ما نزدیــک بود اول اومــد دنبال من
✴️پسر:میـدونم
❇️دختر : از کجا میـــدونی؟؟
✴️پسر:دیروز وقتـی رفیقــم عکســتو بهم نشون داد گفت این عــشقه جدیدمـه باورم نشد

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها